معنی فارسی fish and chipses
B1غذای معروف بریتانیایی متشکل از تکههای سرخکرده ماهی و سیبزمینی سرخکرده.
A traditional British dish consisting of battered and fried fish served with deep-fried potatoes.
- NOUN
example
معنی(example):
من برای شام ماهی و سیبزمینی کبابی سفارش دادم.
مثال:
I ordered fish and chipses for dinner.
معنی(example):
این رستوران به خاطر ماهی و سیبزمینی کبابیهای خوشمزهاش مشهور است.
مثال:
The restaurant is known for its delicious fish and chipses.
معنی فارسی کلمه fish and chipses
:
غذای معروف بریتانیایی متشکل از تکههای سرخکرده ماهی و سیبزمینی سرخکرده.