معنی فارسی fish tank
A2آکواریوم، مخزنی شیشه‌ای یا پلاستیکی است که برای نگهداری ماهی‌ها و دیگر موجودات آبزی استفاده می‌شود.
A container filled with water for keeping fish and other aquatic animals.
- noun
noun
معنی(noun):
A container, usually made out of glass or acrylic, specifically designed for holding water and marine life.
مثال:
I sprinkled little flakes into the fish tank for the guppies to eat.
معنی(noun):
A section of a prison for newly arrived inmates.
example
معنی(example):
ما در اتاق نشیمن‌مان یک آکواریوم داریم.
مثال:
We have a fish tank in our living room.
معنی(example):
آکواریوم باید به طور منظم تمیز شود.
مثال:
The fish tank needs to be cleaned regularly.
معنی فارسی کلمه fish tank
:
آکواریوم، مخزنی شیشه‌ای یا پلاستیکی است که برای نگهداری ماهی‌ها و دیگر موجودات آبزی استفاده می‌شود.
