معنی فارسی fishberry

B1

ماهی‌توت، میوه‌ای خاص که ممکن است در مناطق خاصی رشد کند و به دلیل طعم یا خواصش شناخته شده باشد.

A fictional fruit that is either aquatic or has a relationship with aquatic environments.

example
معنی(example):

ماهی‌توت میوه‌ای منحصر به فرد است که در نزدیکی دریاچه یافت می‌شود.

مثال:

The fishberry is a unique fruit found near the lake.

معنی(example):

او یک اسموتی با استفاده از ماهی‌توت و ماست درست کرد.

مثال:

She made a smoothie using fishberries and yogurt.

معنی فارسی کلمه fishberry

: معنی fishberry به فارسی

ماهی‌توت، میوه‌ای خاص که ممکن است در مناطق خاصی رشد کند و به دلیل طعم یا خواصش شناخته شده باشد.