معنی فارسی fisher-folk
B1جمعی از افراد که به کار صید ماهی اشتغال دارند، معمولاً در مناطق نزدیک به دریا.
A community of people who catch fish, especially by traditional methods.
- NOUN
example
معنی(example):
ماهیگیران نزدیک سواحل زندگی میکنند.
مثال:
The fisher-folk live near the coast.
معنی(example):
بسیاری از ماهیگیران به روشهای سنتی برای صید ماهی وابستهاند.
مثال:
Many fisher-folk rely on traditional methods for catching fish.
معنی فارسی کلمه fisher-folk
:
جمعی از افراد که به کار صید ماهی اشتغال دارند، معمولاً در مناطق نزدیک به دریا.