معنی فارسی fishery
B1 /ˈfɪʃəɹi/صید: مکانی که در آن ماهی صید می‌شود و تحت مدیریت، برداشت می‌گردد.
A designated area for the cultivation and harvesting of fish.
- noun
noun
معنی(noun):
Fishing: the catching, processing and marketing of fish or other seafood.
معنی(noun):
A place related to fishing, particularly:
معنی(noun):
A right to fish in a particular location; Territorial fishing waters.
معنی(noun):
A fishing company.
example
معنی(example):
یک مرکز صید، جایی است که ماهی ها صید و برداشت می شوند.
مثال:
A fishery is a place where fish are caught and harvested.
معنی(example):
صید ماهی برای اقتصاد محلی حیاتی است.
مثال:
The fishery is vital for the local economy.
معنی فارسی کلمه fishery
:
صید: مکانی که در آن ماهی صید می‌شود و تحت مدیریت، برداشت می‌گردد.
