معنی فارسی fishhooks
A2قلابهای ماهیگیری ابزارهایی هستند که به منظور شکار ماهی استفاده میشوند و معمولاً به رشتههای ماهیگیری متصل میشوند.
Devices used to catch fish, typically made of metal with a pointed end.
- noun
noun
معنی(noun):
A barbed hook, usually metal, used for fishing
معنی(noun):
A jack (the playing card)
example
معنی(example):
او قبل از رفتن به دریاچه چند قلاب ماهیگیری خرید.
مثال:
He bought some fishhooks before heading to the lake.
معنی(example):
قلابهای ماهیگیری در اندازهها و سبکهای مختلف برای تکنیکهای مختلف ماهیگیری وجود دارند.
مثال:
Fishhooks come in many sizes and styles for different fishing techniques.
معنی فارسی کلمه fishhooks
:
قلابهای ماهیگیری ابزارهایی هستند که به منظور شکار ماهی استفاده میشوند و معمولاً به رشتههای ماهیگیری متصل میشوند.