معنی فارسی fishing poles
B1میله بلند و باریک که برای ماهیگیری استفاده میشود و معمولاً در انتهای آن یک قلاب و چرخ متصل شده است.
A long, thin rod used for fishing, usually equipped with a hook and a reel at one end.
- noun
noun
معنی(noun):
A pole used for fishing.
example
معنی(example):
عموماً از میلههای ماهیگیری به همراه چرخها استفاده میشود.
مثال:
Fishing poles are often used with reels.
معنی(example):
او یک میله ماهیگیری جدید برای سفر آخر هفتهاش خرید.
مثال:
She bought a new fishing pole for her weekend trip.
معنی فارسی کلمه fishing poles
:
میله بلند و باریک که برای ماهیگیری استفاده میشود و معمولاً در انتهای آن یک قلاب و چرخ متصل شده است.