معنی فارسی fissipes
B1جانداری با ویژگی‌های خاص فیزیکی، به‌ویژه در مورد انواع جانوری که در زیستگاه‌های خاص زندگی می‌کند.
A creature with unique physical characteristics, especially in certain animal types found in specific habitats.
- NOUN
example
معنی(example):
حیوانی که به عنوان فیسیپس شناخته می‌شود، ساختار فیزیکی منحصربه‌فردی دارد.
مثال:
The animal known as fissipes has a unique physical structure.
معنی(example):
فیسیپس‌ها معمولاً در زیستگاه‌های باتلاقی یافت می‌شوند.
مثال:
Fissipes are often found in wetland habitats.
معنی فارسی کلمه fissipes
:
جانداری با ویژگی‌های خاص فیزیکی، به‌ویژه در مورد انواع جانوری که در زیستگاه‌های خاص زندگی می‌کند.
