معنی فارسی fistfights

B1

مشت‌زنی‌ها، درگیری‌های فیزیکی که در آنها از مشت برای آسیب زدن به یکدیگر استفاده می‌شود.

Multiple instances of physical fights involving fists.

noun
معنی(noun):

A fight using bare fists.

verb
معنی(verb):

To fight using bare fists.

example
معنی(example):

مدرسه مجبور شد برای توقف مشت زنی‌ها مداخله کند.

مثال:

The school had to intervene to stop the fistfights.

معنی(example):

مشت زنی‌ها در املاک مدرسه مجاز نیستند.

مثال:

Fistfights are not allowed on school property.

معنی فارسی کلمه fistfights

: معنی fistfights به فارسی

مشت‌زنی‌ها، درگیری‌های فیزیکی که در آنها از مشت برای آسیب زدن به یکدیگر استفاده می‌شود.