معنی فارسی fitch
B2فیتچ به نوعی حیوان پستاندار شبیه گورکن اشاره دارد که در برخی نواحی به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشود.
A type of polecat, often found in the wild and utilized for pest control.
- noun
noun
معنی(noun):
The European polecat, Mustela putorius.
معنی(noun):
The skin of the polecat
example
معنی(example):
فیتچ نوعی گورکن است که معمولاً در طبیعت یافت میشود.
مثال:
The fitch is a type of polecat commonly found in the wild.
معنی(example):
کشاورزان اغلب از فیتچ برای کنترل آفات استفاده میکنند.
مثال:
Farmers often keep fitch for pest control.
معنی فارسی کلمه fitch
:
فیتچ به نوعی حیوان پستاندار شبیه گورکن اشاره دارد که در برخی نواحی به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشود.