معنی فارسی fitness test

B1

آزمون یا ارزیابی برای اندازه‌گیری سطح تناسب جسمانی فرد.

An assessment designed to evaluate an individual's physical fitness levels.

example
معنی(example):

بسیاری از مدارس یک تست تناسب اندام برای ارزیابی سلامت دانش‌آموزان انجام می‌دهند.

مثال:

Many schools conduct a fitness test to assess students' health.

معنی(example):

او با موفقیت از تست تناسب اندام عبور کرد.

مثال:

He passed the fitness test with flying colors.

معنی فارسی کلمه fitness test

: معنی fitness test به فارسی

آزمون یا ارزیابی برای اندازه‌گیری سطح تناسب جسمانی فرد.