معنی فارسی five ks

B1

پنج کیلومتر، واحد اندازه‌گیری مسافت برابر با 1000 متر.

A distance of five kilometers.

example
معنی(example):

او سال گذشته پنج کیلومتر در ماراتن را تمام کرد.

مثال:

She completed five ks in the marathon last year.

معنی(example):

مسابقه شامل یک سری پنج کیلومتری در طول تابستان است.

مثال:

The race is a series of five ks throughout the summer.

معنی فارسی کلمه five ks

: معنی five ks به فارسی

پنج کیلومتر، واحد اندازه‌گیری مسافت برابر با 1000 متر.