معنی فارسی five-star
B2اصطلاحی برای توصیف کیفیت بالای خدمات یا محصولات، معمولاً در صنعت مهمان‌داری.
A rating indicating the highest quality of service or product, typically in the hospitality industry.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
The best quality
مثال:
When we arrived, they gave us a five-star welcome.
example
معنی(example):
آن هتل به خاطر خدمات لوکسش دارای رتبه پنج ستاره است.
مثال:
That hotel is rated five-star for its luxurious services.
معنی(example):
او به رستوران به خاطر غذاهای عالی، امتیاز پنج ستاره داده است.
مثال:
He gave the restaurant a five-star review for the excellent food.
معنی فارسی کلمه five-star
:
اصطلاحی برای توصیف کیفیت بالای خدمات یا محصولات، معمولاً در صنعت مهمان‌داری.
