معنی فارسی fixed-income
B1سرمایهگذاریهایی که به حذف نوسانات و تضمین بازدهی ثابت کمک میکنند.
Investments that provide regular, fixed returns, such as bonds and debentures.
- OTHER
example
معنی(example):
سرمایهگذاران معمولاً اوراق بهادار با درآمد ثابت را برای ثبات انتخاب میکنند.
مثال:
Investors often choose fixed-income securities for stability.
معنی(example):
سرمایهگذاریهای با درآمد ثابت میتوانند بازدههای قابل اعتمادی ارائه دهند.
مثال:
Fixed-income investments can provide dependable returns.
معنی فارسی کلمه fixed-income
:
سرمایهگذاریهایی که به حذف نوسانات و تضمین بازدهی ثابت کمک میکنند.