معنی فارسی fixit
B1تعمیر کردن یا درست کردن یک شیء خراب یا مشکل.
To repair or mend something that is broken or not functioning.
- VERB
example
معنی(example):
من نیاز دارم که کسی آن را برای من تعمیر کند.
مثال:
I need someone to fix it for me.
معنی(example):
آیا میتوانی آن را سریع تعمیر کنی؟
مثال:
Can you fix it quickly?
معنی فارسی کلمه fixit
:
تعمیر کردن یا درست کردن یک شیء خراب یا مشکل.