معنی فارسی fjords

B2

فیورد، دره باریک و عمیق، شکل‌گرفته توسط یخچال‌های طبیعی، معمولاً در مناطق کوهستانی و نزدیک به دریا.

A long, deep, narrow sea inlet between high cliffs, typically formed by the submergence of a glaciated valley.

noun
معنی(noun):

A long, narrow, deep inlet between cliffs.

example
معنی(example):

فیوردهای نروژ چشم اندازهای خیره کننده‌ای هستند.

مثال:

The fjords in Norway are stunning landscapes.

معنی(example):

گردشگران در تابستان عاشق کاوش در فیوردها هستند.

مثال:

Tourists love to explore the fjords during the summer.

معنی فارسی کلمه fjords

: معنی fjords به فارسی

فیورد، دره باریک و عمیق، شکل‌گرفته توسط یخچال‌های طبیعی، معمولاً در مناطق کوهستانی و نزدیک به دریا.