معنی فارسی flacian

B2

مربوط به نظریه یا مفهوم فلکیان؛ تأکید بر انعطاف‌پذیری.

Related to the concept of flacian; emphasizing flexibility and adaptability.

example
معنی(example):

عناصر فلکیان در طراحی برای افزایش انعطاف‌پذیری استفاده شدند.

مثال:

Flacian elements were used in the design to enhance flexibility.

معنی(example):

رویکرد فلکیان به حل مسئله بر سازگاری تأکید دارد.

مثال:

The flacian approach to problem-solving emphasizes adaptability.

معنی فارسی کلمه flacian

: معنی flacian به فارسی

مربوط به نظریه یا مفهوم فلکیان؛ تأکید بر انعطاف‌پذیری.