معنی فارسی flagonless
B1بدون فلاگن، اشاره به عدم داشتن ظرف مخصوص سرو مایعات دارد.
Lacking a flagon; not having a jug or container for liquids.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آشپزخانه بدون فلاگن سرو نوشیدنیها را دشوار کرد.
مثال:
The flagonless kitchen made it difficult to serve drinks.
معنی(example):
آنها یک مهمانی در یک محیط بدون فلاگن برگزار کردند.
مثال:
They hosted a party in a flagonless setting.
معنی فارسی کلمه flagonless
:
بدون فلاگن، اشاره به عدم داشتن ظرف مخصوص سرو مایعات دارد.