معنی فارسی flameholder
B1flameholder به ابزاری اشاره دارد که شمع یا منبع نور را در حالی که روشن است نگه میدارد.
An object designed to hold a candle or flame securely.
- NOUN
example
معنی(example):
flameholder شمع را در حین طوفان ثابت نگهداشت.
مثال:
The flameholder kept the candle stable during the storm.
معنی(example):
یک flameholder میتواند قطعهای تزئینی برای اتاق نشیمن باشد.
مثال:
A flameholder can be a decorative piece for the living room.
معنی فارسی کلمه flameholder
:
flameholder به ابزاری اشاره دارد که شمع یا منبع نور را در حالی که روشن است نگه میدارد.