معنی فارسی flammeous
C1شعلهور، مرتبط یا دارای خصوصیات آتشی و روشنی به رنگهای شعله.
Characterized by or resembling flames; fiery.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگهای شعلهور غروب آفتاب، نفسگیر بودند.
مثال:
The flammeous colors of the sunset were breathtaking.
معنی(example):
الگوهای شعلهور در انواع خاصی از پارچهها قابل مشاهده است.
مثال:
Flammeous patterns can be seen in certain types of fabrics.
معنی فارسی کلمه flammeous
:
شعلهور، مرتبط یا دارای خصوصیات آتشی و روشنی به رنگهای شعله.