معنی فارسی flamy

B2

شعله‌ور به معنای داشتن ظاهر یا ویژگی‌های شعله است.

Having qualities or characteristics of flames; fiery.

example
معنی(example):

آتیش کمپ به نظر شعله‌ور و جذاب می‌رسید.

مثال:

The campfire looked flamy and inviting.

معنی(example):

شخصیت شعله‌ورش اتاق را روشن کرد.

مثال:

His flamy personality lit up the room.

معنی فارسی کلمه flamy

: معنی flamy به فارسی

شعله‌ور به معنای داشتن ظاهر یا ویژگی‌های شعله است.