معنی فارسی flannelboard
B1تخته فلانل، صفحهای پوشیده شده با پارچه فلانل که برای نمایش اشکال و داستانها استفاده میشود.
A board covered in flannel used for teaching or storytelling by attaching felt figures.
- NOUN
example
معنی(example):
معلم از یک تخته فلانل برای قصهگویی استفاده کرد.
مثال:
The teacher used a flannelboard for storytelling.
معنی(example):
کودکان از بازی با عروسکها روی تخته فلانل لذت میبرند.
مثال:
Children enjoy playing with figures on the flannelboard.
معنی فارسی کلمه flannelboard
:
تخته فلانل، صفحهای پوشیده شده با پارچه فلانل که برای نمایش اشکال و داستانها استفاده میشود.