معنی فارسی flappiest
B1پرچکترین بیانگر چیزی است که بیشترین حرکت یا نازکی را دارد.
Superlative form of flappy, indicating the most flapping or movement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پرنده بسیار پرچک مسابقه را برد.
مثال:
The flappiest bird won the competition.
معنی(example):
این اسباببازی پرچکترین در بین تمام محصولات جدید ما است.
مثال:
This toy is the flappiest of all our new products.
معنی فارسی کلمه flappiest
:
پرچکترین بیانگر چیزی است که بیشترین حرکت یا نازکی را دارد.