معنی فارسی flareless
B2بدون شعله، طراحی یا سیستمی که از شعله استفاده نمی‌کند، مشخصه‌ای که غالباً در تجهیزات سیاسی یا نظامی بکار می‌رود.
Referring to something that does not have a flare or bright outburst.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چراغ بدون شعلۀ نور برای عملیات شبانه از نظر بصری کمتر جلب توجه می‌کند.
مثال:
The flareless light is more discreet for night operations.
معنی(example):
ما برای کاهش حواس‌پرتی از طراحی بدون شعلۀ استفاده کردیم.
مثال:
We opted for the flareless design to reduce distractions.
معنی فارسی کلمه flareless
:
بدون شعله، طراحی یا سیستمی که از شعله استفاده نمی‌کند، مشخصه‌ای که غالباً در تجهیزات سیاسی یا نظامی بکار می‌رود.
