معنی فارسی flashcubes

B1

فلش‌کیوب‌ها منابع نوری کوچک و یک‌بارمصرف هستند که در عکاسی برای جلوگیری از تاریک شدن عکس‌ها استفاده می‌شوند.

Disposable light sources used in photography to provide illumination for taking pictures.

noun
معنی(noun):

A rotating cube containing a flashbulb in each of four sides

example
معنی(example):

عکاس از فلش‌کیوب‌ها برای روشن کردن عکس استفاده کرد.

مثال:

The photographer used flashcubes to illuminate the photo.

معنی(example):

فلش‌کیوب‌ها در عکاسی اولیه به دلیل راحتی محبوب بودند.

مثال:

Flashcubes were popular in early photography for their convenience.

معنی فارسی کلمه flashcubes

: معنی flashcubes به فارسی

فلش‌کیوب‌ها منابع نوری کوچک و یک‌بارمصرف هستند که در عکاسی برای جلوگیری از تاریک شدن عکس‌ها استفاده می‌شوند.