معنی فارسی flashest

B1

بسیار سریع، درخشان و جذاب، به خصوص در مورد سبک و نمای ظاهری.

Most fast or brilliant in appearance or style; distinguished by a noticeable flair.

example
معنی(example):

او در مهمانی شیک‌ترین لباس را پوشیده بود.

مثال:

She wore the flashest dress at the party.

معنی(example):

این خودرو به عنوان سریع‌ترین خودرو در بازار شناخته می‌شود.

مثال:

This car is known for being the flashest on the market.

معنی فارسی کلمه flashest

: معنی flashest به فارسی

بسیار سریع، درخشان و جذاب، به خصوص در مورد سبک و نمای ظاهری.