معنی فارسی flasket
B1فلاسکت، ظرفی برای نگهداری مایعات، مخصوصاً گرم یا سرد، که معمولاً قابل حمل است.
A container used for holding fluids, particularly designed to keep them hot or cold.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک فلاسکت خرید تا ناهارش گرم بماند.
مثال:
She bought a flasket to keep her lunch warm.
معنی(example):
فلاسکت از فولاد ضد زنگ ساخته شده بود و بسیار مقاوم بود.
مثال:
The flasket was made of stainless steel and very durable.
معنی فارسی کلمه flasket
:
فلاسکت، ظرفی برای نگهداری مایعات، مخصوصاً گرم یا سرد، که معمولاً قابل حمل است.