معنی فارسی flat-rate

B1

نوعی برنامه پرداخت که در آن مبلغ مشخصی برای خدمات خاص در نظر گرفته می‌شود.

A pricing structure that does not change regardless of consumption.

adjective
معنی(adjective):

Being or relating to a flat rate.

مثال:

a flat-rate contribution

example
معنی(example):

طرح نرخ ثابت برای کاربران مکرر اقتصادی‌تر است.

مثال:

The flat-rate plan is more economical for frequent users.

معنی(example):

شما می‌توانید با یک سرویس اشتراک با نرخ ثابت پول صرفه‌جویی کنید.

مثال:

You can save money with a flat-rate subscription service.

معنی فارسی کلمه flat-rate

: معنی flat-rate به فارسی

نوعی برنامه پرداخت که در آن مبلغ مشخصی برای خدمات خاص در نظر گرفته می‌شود.