معنی فارسی flatterable
B1قابل فلت شدن به معنای این است که چیزی میتواند به حالت صاف تبدیل شود.
Capable of being flattened or smoothed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح صاف قابل فلت شدن برای رنگ کردن آسان است.
مثال:
The smooth surface is flatterable for easy painting.
معنی(example):
موادی که قابل فلت شدن هستند، به راحتی قابل دستکاریاند.
مثال:
Materials that are flatterable can be easily manipulated.
معنی فارسی کلمه flatterable
:
قابل فلت شدن به معنای این است که چیزی میتواند به حالت صاف تبدیل شود.