معنی فارسی flaunty

B1

فیلانچی، به معنای چیزی که با سبکی فاخری و جلب توجه طوری طراحی شده است.

Displaying characteristics that are ostentatious or attention-seeking.

example
معنی(example):

او لباسی فیلانچی به گالا پوشید.

مثال:

She wore a flaunty outfit to the gala.

معنی(example):

رفتار فیلانچی او باعث ناراحتی برخی مهمانان شد.

مثال:

His flaunty behavior annoyed some guests.

معنی فارسی کلمه flaunty

: معنی flaunty به فارسی

فیلانچی، به معنای چیزی که با سبکی فاخری و جلب توجه طوری طراحی شده است.