معنی فارسی flavescence

B1

فلافسنس به زرد شدن برگ‌ها و کاهش کیفیت گیاهان اشاره دارد.

A condition where leaves turn yellow, often affecting plant health.

example
معنی(example):

فلافسنس یک وضعیت در گیاهان است که با زرد شدن برگ‌ها مشخص می‌شود.

مثال:

Flavescence is a condition in plants characterized by yellowing leaves.

معنی(example):

بیماری معروف به فلافسنس می‌تواند به تاک‌ها آسیب بزند و محصول را کاهش دهد.

مثال:

The disease known as flavescence can affect grapevines and reduce crop yield.

معنی فارسی کلمه flavescence

: معنی flavescence به فارسی

فلافسنس به زرد شدن برگ‌ها و کاهش کیفیت گیاهان اشاره دارد.