معنی فارسی flavin

B1 /flā-vən/

فلوبین نوعی رنگدانه است که به گروهی از ویتامین‌ها اختصاص دارد و نقش‌های زیستی مهمی دارد.

A group of yellow pigments involved in biological processes.

noun
معنی(noun):

Any of a class of tricyclic heterocyclic compounds derived from riboflavin; found especially as the adenine dinucleotide (FAD)

example
معنی(example):

فلوبین یک رنگدانه زرد است که در برخی گیاهان یافت می‌شود.

مثال:

Flavin is a yellow pigment found in certain plants.

معنی(example):

دانشمند نقش فلوبین را در متابولیسم سلولی مطالعه کرد.

مثال:

The scientist studied the role of flavin in cellular metabolism.

معنی فارسی کلمه flavin

: معنی flavin به فارسی

فلوبین نوعی رنگدانه است که به گروهی از ویتامین‌ها اختصاص دارد و نقش‌های زیستی مهمی دارد.