معنی فارسی flavine

B1

فلایوین نوعی رنگدانه است که نقش اساسی در فرآیندهای بیوشیمیایی و زیستی ایفا می‌کند.

A pigment that plays an essential role in various biochemical and biological processes.

example
معنی(example):

فلایوین برای برخی فرآیندهای زیستی مهم است.

مثال:

Flavine is important for certain biological processes.

معنی(example):

او درباره نقش فلایوین در تنفس سلولی مطالعه کرد.

مثال:

She read about the role of flavine in cellular respiration.

معنی فارسی کلمه flavine

: معنی flavine به فارسی

فلایوین نوعی رنگدانه است که نقش اساسی در فرآیندهای بیوشیمیایی و زیستی ایفا می‌کند.