معنی فارسی flaxman

B1

فلاکسمن، یک هنرمند و مجسمه‌ساز مشهور است که به خاطر کارهای خلاقانه‌اش شناخته می‌شود.

Referring to an artist or sculptor known for innovative works, often in historical context.

example
معنی(example):

فلاکسمن به خاطر مشارکت‌های منحصربه‌فرد خود در مجسمه‌سازی شناخته شده است.

مثال:

Flaxman is known for his unique contributions to sculpture.

معنی(example):

این ماه، گالری آثار متعددی از فلاکسمن را به نمایش گذاشت.

مثال:

The gallery featured several works by Flaxman this month.

معنی فارسی کلمه flaxman

: معنی flaxman به فارسی

فلاکسمن، یک هنرمند و مجسمه‌ساز مشهور است که به خاطر کارهای خلاقانه‌اش شناخته می‌شود.