معنی فارسی fledged
B1 /flɛdʒd/پر درآورده، دوره‌ای از زندگی پرندگان که در آن پرهای آن‌ها به اندازه کافی رشد کرده و آمادگی برای پرواز پیدا کرده‌اند.
Describes a young bird that has developed feathers suitable for flying.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To care for a young bird until it is capable of flight.
معنی(verb):
To grow, cover or be covered with feathers.
معنی(verb):
To decorate with feathers.
معنی(verb):
To complete the last moult and become a winged adult insect.
adjective
معنی(adjective):
Feathered; furnished with feathers or wings; able to fly.
example
معنی(example):
پس از پر درآوردن، پرنده می‌تواند به آسمان پرواز کند.
مثال:
Once fledged, the bird can soar into the sky.
معنی(example):
جوجه‌ای که پر درآورده آماده است تا لانه را ترک کند.
مثال:
A fledged chick is ready to leave the nest.
معنی فارسی کلمه fledged
:
پر درآورده، دوره‌ای از زندگی پرندگان که در آن پرهای آن‌ها به اندازه کافی رشد کرده و آمادگی برای پرواز پیدا کرده‌اند.
