معنی فارسی flesh-eating

B1

باکتری یا حیوانی که از گوشت موجودات زنده تغذیه می‌کند.

Referring to bacteria or organisms that consume flesh.

adjective
معنی(adjective):

That consumes flesh; meat-eating.

معنی(adjective):

Of bacteria, necrotising.

example
معنی(example):

باکتری‌های گوشتی می‌توانند خطرناک باشند.

مثال:

The flesh-eating bacteria can be dangerous.

معنی(example):

او مستند درباره بیماری‌های گوشتی را تماشا کرد.

مثال:

He watched a documentary about flesh-eating diseases.

معنی فارسی کلمه flesh-eating

: معنی flesh-eating به فارسی

باکتری یا حیوانی که از گوشت موجودات زنده تغذیه می‌کند.