معنی فارسی flesh-fly

B1

مگس گوشت، نوعی مگس است که تخم‌های خود را در مواد پوسیده قرار می‌دهد و در چرخه طبیعی تجزیه شرکت دارد.

A type of fly that lays eggs in decaying organic matter, especially meat.

noun
معنی(noun):

Any fly of the family Sarcophagidae that feed on carrion

example
معنی(example):

مگس گوشت به خاطر گذاشتن تخم‌هایش در گوشت خراب شناخته شده است.

مثال:

The flesh-fly is known for laying its eggs in decaying meat.

معنی(example):

در طبیعت، مگس‌های گوشت در فرایند تجزیه نقش دارند.

مثال:

In nature, flesh-flies play a role in the decomposition process.

معنی فارسی کلمه flesh-fly

: معنی flesh-fly به فارسی

مگس گوشت، نوعی مگس است که تخم‌های خود را در مواد پوسیده قرار می‌دهد و در چرخه طبیعی تجزیه شرکت دارد.