معنی فارسی fleuronee

B1

فلورونی، یک نوع اثر هنری یا مجسمه که به زیبایی و ظرافت ویژه‌ای شناخته می‌شود.

An art piece or sculpture noted for its beauty and intricacy.

example
معنی(example):

هنرمند یک فلورونی شگفت‌انگیز در گالری‌اش نقاشی کرد.

مثال:

The artist painted a stunning fleuronee in her gallery.

معنی(example):

او در ساخت مجسمه‌های فلورونی تخصص دارد.

مثال:

He specializes in creating fleuronee sculptures.

معنی فارسی کلمه fleuronee

: معنی fleuronee به فارسی

فلورونی، یک نوع اثر هنری یا مجسمه که به زیبایی و ظرافت ویژه‌ای شناخته می‌شود.