معنی فارسی flexionless
B1زبانهایی که در آنها کلمات به دلیل نقشهای دستوری تغییر شکل نمیدهند و اغلب از ترتیب کلمات برای انتقال معنا استفاده میشود.
Describing a type of language or specific words that do not inflect for grammatical categories.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زبان انگلیسی نسبت به زبانهایی مانند لاتین بهعنوان بدون انعطافپذیری در نظر گرفته میشود.
مثال:
English is often considered flexionless compared to languages like Latin.
معنی(example):
در یک زبان بدون انعطاف، کلمات بر اساس عملکرد دستوری تغییر شکل نمیدهند.
مثال:
In a flexionless language, words do not change form based on grammatical function.
معنی فارسی کلمه flexionless
:
زبانهایی که در آنها کلمات به دلیل نقشهای دستوری تغییر شکل نمیدهند و اغلب از ترتیب کلمات برای انتقال معنا استفاده میشود.