معنی فارسی flinder

B2 /flɪndə/

تکه‌های کوچک، معمولاً از چوب یا مواد دیگر که ممکن است در زمان کار بوجود آیند.

Small fragments or pieces that break off from a larger material, often related to woodworking or crafting.

noun
معنی(noun):

A small piece or fragment; a thin slice; splinter

example
معنی(example):

او یک قطعه چوبی کوچک هنگام کار روی پروژه نجاری پیدا کرد.

مثال:

He found a flinder while working on the woodworking project.

معنی(example):

قطعات چوبی کوچک می‌توانند تیز باشند، پس هنگام دست زدن به آن‌ها مراقب باشید.

مثال:

Flinders can be sharp, so be careful when handling them.

معنی فارسی کلمه flinder

: معنی flinder به فارسی

تکه‌های کوچک، معمولاً از چوب یا مواد دیگر که ممکن است در زمان کار بوجود آیند.