معنی فارسی flippery
B1لیز، اشاره به سطحی با خاصیت لغزش و دشواری در حفظ تعادل.
Tending to be slippery; having a surface that slides easily.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح لیز بر این سخته بود که راه برود.
مثال:
The flippery surface made it hard to walk.
معنی(example):
مواظب آن شیب لیز باشید؛ آسان است که بیفتید.
مثال:
Be careful on that flippery slope; it’s easy to fall.
معنی فارسی کلمه flippery
:
لیز، اشاره به سطحی با خاصیت لغزش و دشواری در حفظ تعادل.