معنی فارسی flirtatious

B1 /flɚˈteɪʃəs/

شخص که قصد جلب توجه یا جذابیت رومانتیک در رفتار یا ظاهر خود دارد.

Having a playful or teasing manner in romantic or sexual contexts.

adjective

معنی(adjective):

Of or pertaining to flirtation.

معنی(adjective):

(of a person) Having a tendency to flirt often.

example

معنی(example):

او لباسی flirtatious پوشیده بود تا توجه او را جلب کند.

مثال:

She wore a flirtatious dress to catch his attention.

معنی(example):

رفتار flirtatious او باعث شد همه بخندند.

مثال:

His flirtatious behavior made everyone smile.

معنی فارسی کلمه flirtatious

شخص که قصد جلب توجه یا جذابیت رومانتیک در رفتار یا ظاهر خود دارد.