معنی فارسی flood level

B1

میزان بالای آب در یک ناحیه که معمولاً به عنوان مرز خطرناک شناخته می‌شود.

The height of the water in a flood as measured against a standard level.

example
معنی(example):

سطح سیلاب در این سال به بالاترین حد ثبت‌شده رسید.

مثال:

The flood level reached a record high this year.

معنی(example):

مسئولان سطح سیلاب را برای اطمینان از ایمنی زیر نظر دارند.

مثال:

Officials monitor the flood level to ensure safety.

معنی فارسی کلمه flood level

: معنی flood level به فارسی

میزان بالای آب در یک ناحیه که معمولاً به عنوان مرز خطرناک شناخته می‌شود.