معنی فارسی floodometer
B1فلاودومتر، وسیلهای برای اندازهگیری و نظارت بر سطح آب در مناطق سیلابی.
A device used to measure and monitor water levels in flood-prone areas.
- NOUN
example
معنی(example):
فلاودومتر نشان داد که سطح آب در حال افزایش است.
مثال:
The floodometer indicated rising water levels.
معنی(example):
آنها یک فلاودومتر در نزدیکی رودخانه برای نظارت بر شرایط نصب کردند.
مثال:
They installed a floodometer near the river to monitor conditions.
معنی فارسی کلمه floodometer
:فلاودومتر، وسیلهای برای اندازهگیری و نظارت بر سطح آب در مناطق سیلابی.