معنی فارسی floorcovering
B1پوششی که بر روی زمین قرار می‌گیرد و می‌تواند شامل موکت، فرش یا مصالح دیگر باشد.
A material used to cover a floor, typically for insulation or aesthetic purposes.
- noun
noun
معنی(noun):
A covering for a floor.
example
معنی(example):
پوشش کف در دفتر بسیار مقاوم است.
مثال:
The floorcovering in the office is very durable.
معنی(example):
نصب پوشش کف جدید ظاهر دفتر را بهبود بخشید.
مثال:
Installing new floorcovering improved the office's appearance.
معنی فارسی کلمه floorcovering
:
پوششی که بر روی زمین قرار می‌گیرد و می‌تواند شامل موکت، فرش یا مصالح دیگر باشد.
