معنی فارسی flopp
B1شکست خوردن، ناکامی، به معنای عدم موفقیت در یک فعالیت یا پروژه.
A failure or something that is unsuccessful, especially in reference to a project or performance.
- NOUN
example
معنی(example):
این بازی ویدئویی بهطور کامل شکست خورد و فروش خوبی نداشت.
مثال:
The video game was a total flopp and didn't sell well.
معنی(example):
ارائه او به خاطر مشکلات فنی شکست خورد.
مثال:
Her presentation was a flopp due to the technical difficulties.
معنی فارسی کلمه flopp
:
شکست خوردن، ناکامی، به معنای عدم موفقیت در یک فعالیت یا پروژه.