معنی فارسی floppy
B1 /ˈflɒ.pi/فلاپی به نوعی از دیسکها اشاره دارد که برای ذخیره و انتقال اطلاعات استفاده میشود و سالها پیش محبوب بوده است.
A type of disk used for storing digital data, common in the past.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A floppy disk.
معنی(noun):
(Rhodesia) An insurgent in the Rhodesian Bush War, called as such for the way they "flop" when shot.
معنی(noun):
A comic book.
adjective
معنی(adjective):
Limp, not hard, firm, or rigid; flexible.
example
معنی(example):
او پروندهها را روی یک دیسک فلاپی ذخیره کرد.
مثال:
He stored files on a floppy disk.
معنی(example):
فلاپی یک فناوری قدیمی برای ذخیره دادهها است.
مثال:
Floppy is an old technology for storing data.
معنی فارسی کلمه floppy
:
فلاپی به نوعی از دیسکها اشاره دارد که برای ذخیره و انتقال اطلاعات استفاده میشود و سالها پیش محبوب بوده است.