معنی فارسی flor
B1کف به سطح زمین اشاره دارد، به ویژه در داخل ساختمان که ممکن است از مواد مختلف ساخته شده باشد.
The surface covering of a room or area.
- noun
noun
معنی(noun):
A film of yeast that develops on the surface of some wines during fermentation, induced deliberately during the production of sherry.
example
معنی(example):
او با پای برهنه روی کف نرم قدم گذاشت.
مثال:
She stepped on the soft flor with her bare feet.
معنی(example):
کف زیبا بود و اتاق را پر از رنگ کرد.
مثال:
The flor was beautiful and filled the room with color.
معنی فارسی کلمه flor
:
کف به سطح زمین اشاره دارد، به ویژه در داخل ساختمان که ممکن است از مواد مختلف ساخته شده باشد.