معنی فارسی floreated
B1فلوراته شده، به معنای دارای تزئینات گلدار است.
Characterized by floral decorations or patterns.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گلدان فلوراته شده مرکز میز بود.
مثال:
The floreated vase was the centerpiece of the table.
معنی(example):
او به مناسبت تولدش یک تزئین فلوراته شده به او هدیه داد.
مثال:
He gifted her a floreated ornament for her birthday.
معنی فارسی کلمه floreated
:
فلوراته شده، به معنای دارای تزئینات گلدار است.