معنی فارسی floricomous
B2فلوریکوموس به گیاهانی اطلاق میشود که گلهای زیادی تولید میکنند.
Referring to plants that bear many flowers.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاه گلساز گلهای فراوانی تولید میکند.
مثال:
The floricomous plant produces flowers abundantly.
معنی(example):
در بهار، از طبیعت گلساز باغ لذت بردیم.
مثال:
We admired the floricomous nature of the garden during spring.
معنی فارسی کلمه floricomous
:فلوریکوموس به گیاهانی اطلاق میشود که گلهای زیادی تولید میکنند.